بمونم رو نیزه ها سر ببین م؟بمون م منو بی معجر ببین حسین....

ساخت وبلاگ
بهانه ی نوشتن زیاد دارم و بهانه ی ننوشتن هایم فقط یکی است و آن دلتنگی است.صبح با بغض بیدار شده بودم خواب مرد را دیده بودم با صدای ارامی گفته بود بنویس گفته بودم کلمه ها فرار می کنن نمی تونم دست های م را گرفته بود و گفته بود من می گم بنویس....روزم کشیده بود به شلوغی و خستگی غروب به طعم زغال اخته.پاییز است.پاییز لعنتی.... بمونم رو نیزه ها سر ببین م؟بمون م منو بی معجر ببین حسین.......
ما را در سایت بمونم رو نیزه ها سر ببین م؟بمون م منو بی معجر ببین حسین.... دنبال می کنید

برچسب : دل تنگ من,دل تنگ مرا مشکن خدایا,دلم تنگ میشه بیش از حد,دلم تنگ میشه,دلم تنگ میشود گاهی,دلم تنگ مثل ابرای تیره,دلم تنگ میشه هر لحظه,دلم تنگ میشود,دلم تنگ میشه برات,دلم تنگ محرم شده است, نویسنده : bnabbatc بازدید : 172 تاريخ : پنجشنبه 29 مهر 1395 ساعت: 22:59

چرا در برابرت این همه خودم هستم؟؟؟؟؟



بمونم رو نیزه ها سر ببین م؟بمون م منو بی معجر ببین حسین.......
ما را در سایت بمونم رو نیزه ها سر ببین م؟بمون م منو بی معجر ببین حسین.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bnabbatc بازدید : 262 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 2:49

پرسید دیشب چه خوابی دیدی که الان اینجوری مستی؟فکر کردم یادم نیامد....بعد کسی انگار با دست های کوچکش چنگ انداخته بود به سینه های م قلب م فرو رویخت.من دیشب خواب دیده بودم که دارم کودک م را شیر می دهم و با دست های م دست های کوچکش را نوازش می کنم.خانم همکار گفته بود وای چقدکار چندشی من عمرا به طول سگ شیر بدم شیر خشک هست انقد بدم میاد یکی اویزون م بشه.من واقعا دیشب خواب می دیدم دارم به کودک م شیر می دهم و به یقین می دانم این بزرگ ترین آرزوی م است و قشنگ ترین حس از تمام حس های که خدا افریده.بزرگ ترین حسرتی که به دل م است همین است واگر کودکی داشته باشم من وصل می شوم بمونم رو نیزه ها سر ببین م؟بمون م منو بی معجر ببین حسین.......
ما را در سایت بمونم رو نیزه ها سر ببین م؟بمون م منو بی معجر ببین حسین.... دنبال می کنید

برچسب : ببخشید ابو یه لحظه عمران طاهری, نویسنده : bnabbatc بازدید : 217 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 2:49

یهووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو

خدا جوووووووووووووووووووووووووونم تو چقده خوبی هان؟

چقده؟

خدا جوووووووووووووووووووووووووووووووووون دوست دارم عاشقتم بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس

بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس محکم محکما

بمونم رو نیزه ها سر ببین م؟بمون م منو بی معجر ببین حسین.......
ما را در سایت بمونم رو نیزه ها سر ببین م؟بمون م منو بی معجر ببین حسین.... دنبال می کنید

برچسب : دانشگاه قبول شدم,دانشگاه تهران قبول شدم, نویسنده : bnabbatc بازدید : 200 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 2:49

صبح هایی هم هست که نبات زود تر از همیشه از خواب بیدار می شود و به نباتی فکر می کند که می توانست سرش را بگذارد روی بازوهایت و به صدای ارام نفس هایت گوش بدهدو یادش برود با چه کابوس وحشتناکی از خواب بیدار شده است.....می توانست تمام کابوس های دنیایش را توی آغوشت گریه کند.....

بمونم رو نیزه ها سر ببین م؟بمون م منو بی معجر ببین حسین.......
ما را در سایت بمونم رو نیزه ها سر ببین م؟بمون م منو بی معجر ببین حسین.... دنبال می کنید

برچسب : اگه نباشی تو دنیام,اگه تو نباشی میخوام دنیا نباشه, نویسنده : bnabbatc بازدید : 195 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 2:49

نبات نشسته گوشه تخت و چیلیک چیلیک اشک می ریزد.یادم نمی آید نبات کجا تمام شده که این درد شروع شده است.مرزی بینشان نیست.انگار هر جا نبات باشد درد هم هست.خسته است.دوست دارد پناه ببرد به رویا و رویای ندارد.دیگر رویای ندارد.فکر می کنم نبات  تنها کسی است که رویا هایش را دوست ندارد.رویاها تلخ ش کرده رویاها دل نبات م را شکسته.رویاها حوصله نبات را از زندگی سر برده است نبات تا خود صبح گریه کرد و من اشک هایش را پاک نکردم.بی صدا و ارام گریه کرد.دل م برایش سوخت.من همه کار کردم تا این ارامشش را حفظ کنم و نشد...نشد..ساره با آن دامن بلند زرد رنگش با آن چشم های نجیبش نگاه م م بمونم رو نیزه ها سر ببین م؟بمون م منو بی معجر ببین حسین.......
ما را در سایت بمونم رو نیزه ها سر ببین م؟بمون م منو بی معجر ببین حسین.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bnabbatc بازدید : 198 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 2:49

فریاد زده بودی کیست مرا یاری کند؟از که یاری خاسته ای؟از ما که ناتوان ترین هستیم؟از ما که گوش دل های مان کر شده.از ما که دل هایمان سنگی ترین دل هاست؟حسین ....حسین....حسین....ایستاده ای و نگاه می کنی که توی برزخ این روزها بمیرم؟ایستاده ای جان دادن آرزوهای م را می بینی؟حسین من زیادی ناتوان م.من زیادی ضعیف م .من نمی توانم تو را یاری کنم.حسین....حسین تو...تو من را یاری می کنی؟ فریاد بزن کیست تا یاریش کنم؟فریاد بزن تا بگویم هست کسی که تو یاریش کنی....

بمونم رو نیزه ها سر ببین م؟بمون م منو بی معجر ببین حسین.......
ما را در سایت بمونم رو نیزه ها سر ببین م؟بمون م منو بی معجر ببین حسین.... دنبال می کنید

برچسب : چرا دل می شکنیم,چرا دل میگیره,چرا دل می گیرد,چرا گرفته دلت مثل آنکه تنهایی,چرا من دل به تو دادم,خدا چرا دل منو شکستن,چرا دل آدم میگیره,چرا دل درد میگیریم,خدا چرا دل منو شکستند,چرا دل انسان می گیرد, نویسنده : bnabbatc بازدید : 209 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 2:48

عبداله می آید کنارتان و می گوید زینب چراوقتی هر کسی که تیر خورد رفتی کنارشان اما برای بچه هایمان نرفتی؟....چشم های پر از اشکتان را لابد دوخته بودید به چشم های مردتان و گفته بودید اگه می رفتم برادرم خجالت می کشید.... بمونم رو نیزه ها سر ببین م؟بمون م منو بی معجر ببین حسین.......
ما را در سایت بمونم رو نیزه ها سر ببین م؟بمون م منو بی معجر ببین حسین.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bnabbatc بازدید : 200 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 2:48